خلاصه کتاب آیین دوست یابی
زمان مطالعه 20 دقیقه
تکنیک های ارتباطی از جمله مهارت های کلیدی در بین مجموعه مهارتهای زندگی هستند. این تکنیک ها بیش از سایر مهارت ها مورد توجه قرار گرفته اند و اتفاقاً منابع زیادی هم برای آموزش آن ها منتشر شده است.
با مطالعه این کتاب می آموزید:
- چگونه با فراگیری چند روش محبوب دل ها شوید
- چگونه به شنونده ای خوب تبدیل شوید
- چگونه با پرسیدن چند سوال افراد را متقاعد کنید
- موضوع مورد علاقه هر فرد برای گفت وگو چیست
کتاب آیین دوست یابی (How to Win Friends And Influence People) که برای اولین بار در سال 1936 منتشر شده است، جزء منابع قدیمی در حوزه مهارت های ارتباط بین افراد محسوب می شود. در ادامه گروه آموزشی ”سخن دوست” خلاصه ای ارزشمند از این کتاب را برای شما دوستان به ارمغان آورده است.
این کتاب به صورت خودآموز تدوین شده و منبعی مفید برای فراگیری تکنیک های ارتباط فردی است. نویسنده این کتاب، دِیل کارنِگی (Dale Carenegie) سعی کرده است تا مطالبی را بیان کند که در عین سادگی، کاربرد وسیعی نیز داشته باشند. در واقع او مطالب کتابش را براساس نکاتی که در حوزه بهبود ارتباط و تأثیرگذاری بر دیگران مهم هستند، چیده است.

-
اگر میخواهید در نگاه اول تأثیر مثبتی بگذارید، لبخند بزنید!
اصولاً انسانها برای انتقال پیام به شخصی دیگر از کانالهای ارتباطی از جمله علائم بدن و گفتار استفاده میکنند.
بسته به شرایط، از این کانالهای ارتباطی به میزان متفاوتی استفاده میکنیم. به اعتقاد دِیل کارنِگی در شرایط و موقعیتهای زیادی از جمله در برخوردهای اول، علائم و رفتار بدن بهخصوص لبخند زدن، سهم زیادی در تاثیرگذاری بر کیفیت ارتباط با دیگران دارد.
بعضاً، در موقعیتهایی خاص بدون اینکه امکان برقراری ارتباط کلامی وجود داشته باشد، رفتار و علائم بدن ما تنها کانال ارتباطی ما با دیگران است.
به همین دلیل وقتی شخص جدیدی را ملاقات میکنیم، آسانترین راه برای اینکه نشان دهیم از آن شخص خوشمان میآید و از دیدن او خوشحال هستیم، این است که لبخند بزنیم ، یعنی از قدرت زبان بدن خود استفاده کنیم .
ما به صورت غریزی خوشحالی و چیزهایی که حس خوشحالی را منتقل کنند، دوست داریم و مجذوب کسانی میشویم که به ما لبخند میزنند.
اگر در ملاقات با فردی، او را در حال لبخندزدن ببینیم، ناخودآگاه از او خوشمان میآید. شاید دیده و یا تجربه کردهاید که وقتی دو دوست همدیگر را از دور میبینند، اولین واکنش ناخودآگاهشان به یکدیگر، لبخند زدن است. این کار برای القای حس دوستی و محبت میان آن دو است.
بنابراین میدانیم که افراد به صورت طبیعی از احساسات مثبت و شاد لذت میبرند و با قرار گرفتن در شرایط مثبت و شاد، احساس آرامش و راحتی بیشتری دارند و رفتار صمیمانهتری از خود نشان میدهند.
اما نکته مهم دیگری که خوب است به آن توجه کنیم، این است که رابطه بین لبخند زدن و القای حس مثبت و شادی، یکطرفه نیست.
لبخند زدن آگاهانه میتواند منجر به ایجاد حسی مثبت شود، همانطور که داشتن احساس مثبت میتواند لبخندی ناخودآگاه به روی لبهای ما بیاورد.
به عبارتی، لبخند زدن ما نه تنها دیگران را خوشحالتر میکند، بلکه به خوشحالی خودمان هم به همان نسبت کمک میکند. از این رو تأثیرات مثبت لبخند زدن دوطرفه است.
در این قسمت چگونگی رفتار ما در برخورد اول با دیگران برای ارتقای مهارت ارتباطیمان به اجمال بررسی شد. در ادامه و در ادامه نگاهی به تأثیر انتقاد در کیفیت ارتباطات میاندازیم.
-
از انتقاد از دیگران بپرهیزید
همه انسانها چه دوست داشته و چه دوست نداشته باشند هم در مورد دیگران قضاوت میکنند و هم مورد قضاوت دیگران قرار میگیرند.
البته منظور این نیست که قضاوت کردن تبدیل به عادتی فراگیر شده است، بلکه منظور این است که انسانها آگاهانه یا ناآگاهانه به صورت غریزی بر اساس اطلاعاتی که دارند، قضاوت میکنند.
گاهی این قضاوت کردنها نمود بیرونی پیدا میکند و ما با رفتار و گفتارمان، قضاوت خود را نسبت به دیگران نشان میدهیم. انتقاد یکی از این نمودهای بیرونی است.
قضاوتهای ما وابسته به تصمیمگیریهای ماست. ما تصمیم میگیریم که آیا رفتار فرد دیگری درست است و یا نه. همچنین میدانیم براساس سیستمهای تصمیمگیری انسان، در بیشتر مواقع ذهن قدیمی مغزمان که مسئول تصمیمگیریهای احساسی و آنی است، نقش اصلی در تصمیمگیریهای روزانه را بازی میکند.
انتقاد کردن از مردم و گوشزد کردن اشتباهاتشان، در بیشتر مواقع کمکی به تغییر رفتار آنها و عبرتگیری از اشتباهاتشان نمیکند. زیرا افراد اغلب نه بر پایه علت و منطق، بلکه بر اساس احساساتشان عمل میکنند.
حتی زمانی که انتقاد بجا و درست است، کسی که از او انتقاد میکنید در حقیقت به چیزی که شما میگویید گوش نمیدهد، چون حس میکند که مورد حمله قرار گرفته است و واکنش طبیعی او این است که سریعاً با حمله متقابل، از خود و جایگاهش دفاع کند.

بسیاری از افراد سرشناس هم برای اینکه اهمیت دوری از انتقاد مستقیم را نشان دهند، عامل موفقیتشان را رعایت تنها همین نکته میدانند.
به عنوان مثال بنجامین فرانکلین (Benjamin Franklin) ، یکی از هفت بنیانگذار آمریکای نوین در قرن 17، ادعا میکند که راز موفقیت او این بوده است که «از نقاط ضعف دیگران سخن نگفته است».
در واقع انتقاد کردن آسانترین راه برای نشان دادن مخالفت است و اغلب مواقع نتایج مناسبی را هم در پی ندارد. اگر به جای انتقاد کردن، کاستیها و اشتباهات دیگران را بپذیریم و آنها را درک کنیم، در طولانی مدت ارتباطات بهتری با دیگران خواهیم داشت.
در ادامه به یکی از موارد قدرتمندی که باعث ایجاد انگیزه در انسان میشود، میپردازیم و تلاش میکنیم نقش آن در بهبود و تقویت مهارت ارتباطی را تبیین کنیم.
-
قدردانی و تحسین را فراموش نکنید!
در این قسمت به یکی از مباحث روانشناختی یعنی انگیزانندهها (Motivators) میپردازیم.
حرفهایهای صنعتهایی که به طور مستقیم مخاطب و مشتریهایشان انسانها هستند، مثل طراحی بازی و یا گیمیفیکیشن (Gamification) ، اعتقاد دارند که بدون وجود انگیزاننده هیچ عملی از هیچکس رخ نمیدهد.
برای نمونه یو کای چو (Yu-kai Chou) یکی از افراد مطرح در حوزه گیمیفیکیشن و طراحی بازی است. او هشت عامل را به عنوان انگیزانندههای انسان معرفی میکند.
همچنین بیان میکند برای انجام عملی حداقل باید یکی از این هشت انگیزاننده وجود داشته باشد. یکی از این انگیزانندهها تجربه حس تشویق و قدردانی از طرف دیگران در قبال تکمیل کاری است.
برای درک بهتر این انگیزاننده، بازیگرها و افرادی که در صنعت فیلم فعالیت میکنند را در نظر بگیرید. هر کدام از ما بازیگران محبوب زیادی را دیدهایم که وقتی با آنها مصاحبهای شده است، بهترین لحظات زندگیشان را زمانی دانسته که مورد تشویق تماشاگران قرار گرفته اند.

درواقع اگر بخواهیم صادق باشیم، در بیشتر انسانها حس تحسین شدن به عنوان یکی از مهمترین انگیزانندهها وجود دارد و اتفاقاً در بیشتر موارد با پاداشی ساده، مثل یک قدردانی صادقانه، میتوانیم کسی را به سمت انجام دادن کاری که مد نظر ماست سوق دهیم. به یاد داشته باشید انگیزهای که از مورد تمجید قرار گرفتن در ما ایجاد میشود، به مراتب قویتر از مورد تنبیه قرار گرفتن به خاطر کاری اشتباه است. کسانی که قرار است کاری که مد نظر شماست را انجام دهند، باید شما را شخصی قدردان بشناسند، نه کسی که به سرعت انتقاد و شکایت میکند.
برای نشان دادن حس قدرشناسی میتوان از کانال ارتباطی گفتاری استفاده کرد. عبارتهای سادهای مثل «ممنونم» یا «ببخشید که به شما زحمت دادم» راههای سادهای برای نشان دادن قدردانی هستند. البته که قدردانی باید صادقانه باشد.
برای دستیابی به این صداقت، باید ذهنیت درستی داشته باشیم. برای مثال ذهنیت رالف والدو امرسون (Ralph Waldo Emerson) ، مقاله نویس، سخنران و شاعر آمریکایی میانه قرن نوزدهم را در نظر بگیرید. به عقیده رالف، هر شخصی که ملاقات میکنیم در زمینههای خاصی از ما برتر است، پس همیشه چیزی برای یاد گرفتن و در نتیجه قدردانی کردن از افراد وجود دارد. به اعتقاد او اکثر افراد داشتههایی دارند که ارزشمند هستند و برای فراگرفتن آنها باید حس تحسین صادقانه خود را به آنها منتقل کرد. داشتن چنین ذهنیتی منجر به برقراری ارتباطی صمیمانه و تحسین صادقانه دیگران میشود.
در ادامه به اهمیت درست گوشدادن برای ثبت تصویری مثبت از خود در ذهن دیگران اختصاص دارد.
-
خوب گوش کردن را یاد بگیرید
نیاز به شنیده شدن یکی از مهمترین نیازهای انسان است که در اکثر مواقع نادیده گرفته یا کم اهمیت تلقی میشود. اهمیت گوش دادن به حدی است که تقریباً در هر نوع آموزش مهارت ارتباطی، بخش مهمی از نکتهها و توصیهها به هنر گوش دادن مؤثر اختصاص پیدا میکند.
در واقع همه ما یک شنونده خوب را دوست داریم، مخصوصاً وقتی بتوانیم با او راحت درباره خودمان صحبت کنیم. همه ما انسانها به صورت طبیعی دوست داریم با شخصی مراوده داشته باشیم که گوشی شنوا دارد و به ما اجازه میدهد علایق و دانستههای خود را با او به اشتراک بگذاریم.

افراد حرفها، احساسات، نظرات و عقاید خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند تا آنها را به گوش دیگران برسانند. هرچه آنها مخاطب یا به اصطلاح دنبالکننده (follower) بیشتری به دست آورند، بیشتر خشنود میشوند زیرا میتوانند حرفهایشان را با افراد بیشتری در میان بگذارند و بیشتر شنیده شوند.
باز هم تأکید میشود که بسیاری از حسهای مثبتی که در دیگران ایجاد میکنیم، دو طرفه است؛ به این معنا که همان حس در خودمان هم ایجاد میشود.
برای مثال مدیر شرکتی را در نظر بگیرید که به خواستههای کارکنانش گوش نمیدهد. او که نیازها و بیان خواستهها را جزء حقوق کارمندی به شمار نمیآورد، نباید انتظار داشته باشد کارمندان هم خواستههایی که او دارد را بشنوند و اجرا کنند. در این میان بسیاری از ما افرادی را میشناسیم که در گوش ندادن حرفهای هستند.
به عبارتی، هنگامی که با آنها صحبت میکنید، آگاهانه یا ناآگاهانه رفتاری از خود نشان میدهند که متوجه میشوید دوست ندارند حرفهایتان را بشنوند.
گوش دادن واقعی به این معنی است که شما توجه کاملتان را به طرف مقابل معطوف کنید، به طوری که نشان دهید شما واقعاً برای شنیدن و دانستن آنچه آنها میگویند مشتاق هستید.
رعایت نکات سادهای مثل قطع نکردن صحبت یک شخص، عدم حواسپرتی هنگام گوش دادن و پرهیز از بلافاصله جواب دادن بعد از تمام شدن صحبتهای او، کمک زیادی به ایجاد رابطهای قوی با وی میکند.
در مقابل، مدام درباره خود صحبت کردن این پیغام را به دیگران میدهد که با شخصی تک رو مواجه هستند که فقط به خودش بها میدهد و همین باعث میشود از علاقه دیگران برای ایجاد رابطه کاسته شود.
در این قسمت نشان دادیم دِیل کارنِگی گوش دادن مؤثر را مخصوصاً زمانی که به دیگران اجازه میدهیم در مورد خودشان صحبت کنند، مهم میداند.
-
درباره علایق مخاطب سخن بگویید
در بخش قبلی دیدیم که افراد از صحبت با شنوندههای خوب لذت میبرند، شنوندههایی که به آنها اجازه میدهند در مورد علایق شخصی خود صحبت کنند.
اما به هر حال موقعیتهای زیادی هم وجود دارد که ما در نقش گوینده هستیم. در این بخش، به شیوه صحبت کردن برای جذب دیگران میپردازیم.
هر کسی دوست دارد درباره چیزهایی که برای خودش مهم است، صحبت کند و طبیعتاً تمایل دارد در مورد موضوعات مورد علاقهاش بشنود.
پس برای اینکه گوینده خوبی باشیم باید سعی کنیم علایق مخاطب را بشناسیم. مذاکرهکنندههای حرفهای باید اعتماد مخاطب را به خود جلب کنند. به همین خاطر، پیش از شروع مذاکره، تمامی اطلاعات لازم برای شناخت طرف مقابل مذاکره را جمعآوری میکنند. بدین ترتیب، آنها با آگاهی کامل از علایق شخص مقابل، در مذاکره مواردی را بیان میکنند که او دوست دارد بشنود و اعتمادش را به دست میآورند.

همه انسانها دوست دارند دربارهشان به نیکی سخن بگویند و از آنها تعریف کنند. به همین خاطر اگر میخواهید توجه کسی را جلب کنید، درباره خودش صحبت کنید. خواهید دید که او حاضر است ساعتها به سخنان شما در مورد خودش گوش دهد!
یکی دیگر از نکات مهمی که انسانها به آن اهمیت زیادی میدهند، جزئیات شخصی مثل اسم و تاریخ تولدشان است.
این مسئله بیشتر در روابط عاطفی خود را نشان میدهد. انسانها به مرور زمان یاد گرفتهاند که سادهترین ترفند برای برانگیختن عواطف، به یاد داشتن و به کار بردن متعدد اسم طرف مقابل است. البته جدای از مسائل عاطفی در روابط رسمی دیگر نیز این نکته اهمیت زیادی دارد.
در ادامه یکی از مهارتهای ارتباطی یعنی مدیریت تعارض در ارتباطات را تشریح میکند.
-
هیچ برندهای در مشاجره وجود ندارد، از آن پرهیز کنید!
در اینقسمت به بحث تعارض، بحث و مشاجره میپردازیم. تعارض، هر نوع اختلاف دیدگاه یا نظر است که موجب میشود دو فرد و یا گروه بر سر یک موضوع به توافق نرسند و در حالت شدید آن ممکن است به بحث و مشاجره ختم میشود.
ما به اشتباه یاد گرفتهایم هنگام مواجه با تعارض، موضوع مورد اختلاف را شخصی کنیم. طبیعتاً نتیجه چنین تفکری این است که دو طرف تعارض بدون هیچ تفکر و
منطقی از دیدگاه خود دفاع کنند و بعد از اتمام مشاجره، هر دو طرف بیش از پیش نسبت به نقطه نظر خود مطمئن باشند.
واضح است که همهی تعارضهایی که به مشاجره ختم میشوند، از یک جنس نیستند و یک کلید واحد هم، قفل همهی آنها را باز نمیکند. اما به هر حال در مشاجره هیچ چیزی برای یاد گرفتن و کسب کردن وجود ندارد.
فارغ از اینکه بعد از مشاجره شرایط برای مدت کوتاهی به نفع شما شود یا نه، در طولانی مدت هر دو طرف به طور قطعی بازنده خواهند بود.
پس بهترین کار این است که از ایجاد حالت تنش و مشاجره جلوگیری کنیم. اگر هم چنین شرایطی پیش بیاید، باید سعی کنیم ریشههای مختلف تعارض را بشناسیم و هرچه سریع تر تعارض را از حالت مشاجره خارج کنیم.
نکته مهم دیگری که باید به آن دقت شود این است که مخالفت با نظرات شما همیشه به معنای تعارض نیست. اغلب نیاز به یافتن راهی برای توافق نیست و مساله به راحتی قابل حل است. در بسیاری از مواقع، این که کسی نظرات شما را به چالش بکشد، بدون آنکه نظر خود را به شما تحمیل کند، اتفاق مثبت و ارزشمندی است. از مشارکت او تشکر کنید و به جای اینکه سریعاً درباره نظر خود بحث کنید، به استدلال او هم بیندیشید.

از طرفی اگر دو نفر مدام بحث کنند و بر سر یکدیگر فریاد بزنند هرگز بحث و گفتوگویی سازنده میان آنها شکل نخواهد گرفت.
درادامه به سه نکته مهم برای داشتن شخصیتی کاریزماتیک اشاره میشود.
-
این سه نکته را آویزه گوشتان کنید!
در این بخش نکات به ظاهر سادهای مطرح میشود که رعایت آنها دستآوردهای ارزشمندی دارد.
نکته اول: ابراز مخالفت صریح با استفاده از جملات قاطعانه اشتباه بزرگی است.
وقتی با کسی با ادبیاتی مثل « تو کاملاً اشتباه میکنی و منطقی نیستی » صحبت کنیم، این طور برداشت میگردد: « من از تو باهوشتر هستم » یا « بودن یا نبودن تو فرقی نمیکند ». در چنین شرایطی ما مستقیماً به شخصیت طرف مقابل حمله میکنیم، به جای آنکه دیدگاه و نظرش را نقد کنیم. این کار نتیجهای جز تعارضات شدید نخواهد داشت.
در کل هنگامی که میخواهید مخالفت خود را با نظر کسی اعلام کنید از عباراتی قاطع و محکم مانند: «بدیهی است که…» یا «وضعیت مشخصاً اینطور است که…» استفاده نکنید.
به جای چنین جملات قاطعانهای از عباراتی منعطفتر و مناسبتر استفاده کنید. این نمونه را در نظر بگیرید: «من طرز فکر متفاوتی دارم اما ممکن است اشتباه کنم. بارها نیز اشتباه داشتهام، پس اجازه دهید مجدداً همه با هم مسئله را بررسی کنیم.»
نکته دوم: اشتباهات خود را بپذیرید.

انتقاد از خود در جمع به مراتب دلپذیرتر از گوش دادن به انتقاد دیگران است. در واقع با پذیرش اشتباه خودمان و بیان صریح آن، غیر مستقیم به دیگران نشان میدهیم که با یک فرد منصف و منطقی روبهرو هستند.
نکته سوم: درباره متقاعد سازی دیگران است.
دیل کارنگی معتقد است که از بهترین شیوههای متقاعدسازی، استفاده از روش سقراطی است. در ابتدا، سوالات کوتاهی بپرسید که جوابی جز «بله» ندارند.
برای مثال تصور کنید که رئیس شرکت شما به پروژه مهمی که در دست شماست بودجه کمی اختصاص داده است. در این حالت مخالفت شدید و انتقاد مستقیم میتواند اثری معکوس داشته باشد.
بهترین کار این است که ابتدا سر صحبت را باز کنید و از او بپرسید: «آیا این پروژه واقعا برای این شرکت مهم است؟» قطعاً به دلیل اهمیت پروژه پاسخ رئیس شما مثبت خواهد بود.
در ادامه از او سوالات کوتاه دیگری در مورد اهمیت بخشهای هزینه بر پروژه در دستتان بپرسید. پس از اینکه هوشمندانه تأییدی بر اهمیت تک تک آن بخشها گرفتید، حالا راحتتر میتوانید راجع به کمبود بودجه، صحبت خود را با او ادامه دهید.
در واقع هرچه پاسخ مثبت بیشتری دریافت کنید، احتمال شنیدن پاسخ مثبت هنگام بیان نظر نهایی خود در مورد موضوع مورد بحث نیز بیشتر میشود.
-
سخن پایانی
در این مقاله گروه آموزشی سخن دوست نکات ارزشمندی برای برقراری ارتباط موثر با دیگران و تقویت مهارت ارتباطی خود بیان شد. به عقیده نویسنده کتاب، دِیل کارنگی، با رعایت این نکات، میتوانید دیگران را مجذوب کنید و به محبوبیت برسید. خوب گوش دادن، داشتن زبان بدن مناسب در اولین برخورد با دیگران، اشتباه خود را پذیرفتن و تحسین و تقدیر از دیگران از جمله مواردی هستند که رعایت آنها توصیه شده است.
پیشنهاد کاربردی:
لبخند بزنید!
دفعه بعدی که با شخصی جدید ملاقات میکنید، هنگامی که با او دست میدهید، آگاهانه تصمیم بگیرید که لبخند بزنید. با این کار در اولین برخورد خود تاثیری مثبت بر او میگذارید و حس خوبی ایجاد میکنید.
سپاس از شما دوست عزیز که با “سخن دوست” همراه بودید.
منبع: www.bookapo.com
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
خلاصه کتاب روانشناسی عزت نفس
زمان مطالعه 21 دقیقه کتاب روانشناسی عزت نفس نوشتهٔ ناتانیل براندن است که...
خلاصه کتاب چهارمیثاق
زمان مطالعه 32 دقیقه کتاب چهار میثاق، خرد سرخپوستان تولتِک که در آمریکای میانه...
خلاصه کتاب نیمه تاریک وجود
زمان مطالعه 49 دقیقه کتاب نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد نویسنده، مدرس...
خلاصه کتاب عادت های اتمی
زمان مطالعه 33 دقیقه کتاب عادت های اتمی در اواخر سال 2018 به...
خلاصه کتاب هنر خوب زندگی کردن
زمان مطالعه 42 دقیقه کتاب هنر خوب زیستن (The Art Of The Good...
خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر
زمان مطالعه 25 دقیقه عادات افراد تاثیرگذار و موفق را در خود به...
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار زیبا و لذت بخش
بنظر من ک عالیه من واقعااا لذت میبرم از مطالبای سخن دوست..یه دوست واقعی برای شناخت و خودآگاهیه👌👌
واقعا عالی و بسیار مفید است.
و خیلی زیباست آدم من که از خواندن آن خیلی لذت بردم…